قدس آنلاین: اگر نگوییم بزرگترین، اما بیگمان یکی از بزرگترین اشتباههای اقتصادی ما در دهههای اخیر، پرداخت سپرده و در مواردی سود سپردهگذاران برخی مراکز مالی ورشکسته از جیب مردم بود. تردید ندارم که بسیاری با خواندن همین دو سطر خواهند گفت؛ مگر آنها که دار و ندارشان در این صندوقها و تعاونیهای مالی و اقتصادی به باد رفته بود، از مردم نبودند؟ پاسخ این است که البته بودند، ولی اتفاقی که افتاد، تاوان اشتباه توأمان آنها، مرکز نظارتی دولت و مفتخوری گردانندگان این بنگاهها را دولتمردان از جیب تمام مردم ایران برداشتند. اشتباه را اقلیتی چندصدهزار نفری در کنار برخی مدیران ناتوان یا مغرض مرتکب شدند و تاوان سنگین را اما همه مردم پرداختند.
اما چرا این بحث را پیش کشیدم و با وجود گذشت سالها از این وقایع، دوباره آنها را یادآوری کردم. این روزها برخی بازارها سودهای جانانهای به دستاندرکاران میدهند. طبق معمول لشکری از دلالان و طمعکاران نیز به راه افتاده و با شرکتها و مراکز و کانالها و نشریات و دفاتر خلق الساعه، خلق الله را تشویق میکنند که هر چه دارید بفروشید و بیاورید به مثلاً بازار بورس و یک شبه ره صد ساله را طی کنید و ما شما را راهنمایی میکنیم تا پولتان چند برابر شود و مدتی است البته ملت نیز همه روزه در کنار افت تأسفبار کسب و کار به خاطر مسائل مختلف از جمله ماجرای بیماری کرونا، اخبار رشد بازار بورس را هم در صدر اخبار میبینند و میشنوند، بنابراین بیشتر ترغیب میشوند تا حرف این مدعیان را باور کنند. اما همه میدانند هر کسب و کاری راه و رسم و سود و زیان خود را دارد و بیگمان بازار سرمایه نیز از این قاعده نه تنها مستثنا نیست، بلکه نسبت به دیگر بازارها پیچیدگی بیشتری دارد.
دقت کنید که نگارنده خود تحصیلات عالیه در رشته اقتصاد بینالملل دارد و خوب میداند بهترین جا برای هدایت پولهای سرگردان، به ویژه در این انفجار نقدینگی که ما دچار آن هستیم، همین بازار سرمایه است. جایی است که پول هدایت شده به آن دستکم تا حدی دست تولید را میگیرد و به رونق بخشیدن اقتصاد کمک میکند. اما اگر همین بازار به سمت سفته بازی و دلالی برود، آن وقت فرقی با بازارهای موازی که پیشتر در اقتصاد این سرزمین تجربه شده است، نخواهد داشت. پس قدم اول آن است که مراقب باشیم تا از این جریان سنگین ورود پول به بازار سرمایه که فرصتی بینظیر را در این موقعیت سخت برای اقتصاد کشور ساخته، درست استفاده شود. نکته مهمتر بخش دوم ماجراست و آن باور به تلاطم این بازار است. طی دو سه ماه، کدهای بورس از چند صدهزار نفر به ۲، ۳ میلیون نفر افزایش یافته و همین طور نیز در حال بالا رفتن است. هر روز هم شکر خدا تقریباً همه سهمها گرانتر از روز قبل دارند عرضه میشوند و بسیاری طی همین مدت یک شبه ره صد ساله را رفتهاند، نوش جانشان، اما در این روزها که حاضران در این بازار هر صبح که از خواب برمیخیزند داراییشان رشدی چشمگیر داشته، روزهای سخت را هم ببینند، امروز آنها به خاطر سودهای کلان به کسی معترض نیستند و حالشان خوش است، اگر فردا به هر دلیل بازار سهام وضعی متفاوت یافت، دیگر معنا ندارد آنها تجمع و تظاهرات و تحصن راه بیندازند که پول ما را دولت باید بدهد؛ یعنی باز هم مردم تاوان این عده را بدهند. مگر الان کی این سودهای میلیاردی را میان همه مردم توزیع می کند که فردا تاوانش را بانک مرکزی، یعنی تمام مردم بدهند.
انتهای پیام/
نظر شما